و تنها با یاد اوست که دلها ارامش میگیرد

خواب دیده بود در ساحل دریا در حال قدم زدن با خداست. در پهنه ای از اسمان صحنه هایی از زندگی اش به نمایش درامد.متوجه شد که در هر صحنه جای پای 2 نفر

در ماسه های ساحل فرو رفته است یکی جای پای او و دیگری جای پای خدا.

وقتی به جای پاها دقت کرد متوجه شد دقیقا در مواقع سخت و ناراحت کننده فقط یک جای پا وجود داشته !! این موضوع او را رنجاند و از خدا سوال کرد:

<خدایا! تو گفتی چنانچه تصمیم بگیرم که با تو باشم همیشه همراه من خواهی بود ولی متوجه شدم که در لحظه های سخت زندگی تنهایم گذاشته ای!

چرا ترکم کرده بودی؟!>  و خدا چنین پاسخ داد:<بنده عزیزم من تو را دوست دارم . هرگز تنهایت نگذاشته ام. زمانی که تو در

ازمایش بودی و فقط یک جای پا میدیدی این درست زمانی بود که من تو را در اغوش خود گرفته بودم.>

اوبا شنیدن این حرف زانو زد و گریست...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
[ یک شنبه 18 مرداد 1394برچسب:, ] [ 18:54 ] [ بیگی ] [ ]