پسرگفت: شنیدم داری إزدواج میکنی؟؟ مبارکه ؛ خوشحال شدم شنیدم.
دختر: ممنون ؛ ایشالله قسمت شما بشه.
پسر: میتونم برای آخرین بار ی چیزی ازت بخوام؟؟
دختر: چی میخوای؟
پسر: اگه ی روز صاحب ی پسرشدی میشه إسم منو رووش بذاری؟
دختر: چرا؟ میخوای هروقت نگاش میکنم یا صداش میکنم درد بکشم؟؟
پسر: نه ؛ آخه پسراعاشق مامانا شون میشن. میخوام بفهمی که چقد عاشقت بودم . . . . .
سلامتی عشق اول زندگیت که نه میتونی بهش زنگ بزنی ؛ نه میتونی بهش فکر نکنی. فقط میتونی از دورنگاش کنی وبرگردی به دوستت بگی هی رفیق نگاش کن این یه روز تمام خاطراتم بود....
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: