نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





می گویند ببخش تا بخشیده شوی

همیشه بخشیدم تا دلم با کینه دیگران سیاه نشود

اما ...

چطور میتوانم کسی را که با دلم، آبرویم و عشقم بازی کرد ببخشم

چطور میتوانم از این همه دردی که باعث شده بگذرم

نه ...

هرگز نمیبخشم

حتی اگر خدا مرا نبخشد


[+] نوشته شده توسط بیگی در 21:12 | |







 

خسته ام خسته  ... 

فقط نپرس چرا؟؟؟

باید تک تک ارزوهایت بر باد رفته باشد

تا بدانی وقتی میگویم خسته ام یعنی چه


[+] نوشته شده توسط بیگی در 21:11 | |







 

دیـگـــر

نـه بـــحـــث مـی کـنـــم ! نـه تـوضـیــــح مـی خـــواهــم !

نـه تـوضـیـح مـی دهـــم ! نـه دنـــبـال دلـیـل مـی گـردم !

فـقـط مـی بـیـنـــم ،

سـکـوت مـی کـنـم و فـاصـلـه مـی گـیـرم… !

  اینجـــا بـﮧ مـَرز بـے تـَفـاوُتـے هـا رسیـבه ام

בلـَــم را בیگــر هیـــچ نمـے لرزانــב!!

בر مـَـטּ دلهـُــره…

בر مـَـטּ تـــرس…

בر مـَـטּ "احســآس" مُــرבه است" !!


ایـטּ روزهـآ بــے خـیـآل خیـالـَم شـُבه ام

مـُنتظرَم בنــیـا تـَمـام شـَوב..


[+] نوشته شده توسط بیگی در 21:10 | |








 

بــه ســلامـتــی مــــن...

منـی کــه الان دلـــم واســه یـــه بــی مـعـرفــت تـنـگـــه...

مـنــی کــه بـغـضـمــو جـلــو هــمــه قـــورت مـیـدم,کــه یــه وقــت گـریــه نـکـنــم...

مـنـی کـــه هــر آهـنـگــی گــوش مـیـدم,فـقــط یــــاد یــه نـفـر مـی افـتـم...

مــنـی کـــه تــا مـیـام حـــرف بــزنــم و کـــاری کـنــم سـریـع مـیگـم:بـیـخـیــال...

مــنـی کـــه شـبــا از تـنـهایــی و بـــی رویــا بـــودن,بــا هـدفـــون تــو گـوش مـیـخوابــم...

مــنـی کـــه حــتــی دیـگـــه نــمــیدونــم چـــه مـرگـمــه,و چــه ریـخـتــی بـایـــد خــودمــو خـالــی کنـــم...

مــنـی کـــه نــامــردی رو در حــقـم تـمـوم کـــردی...

و هــنــوزم دلـــم باهاته...

آره رفــیــق...

بــــــه ســـلامــتـــی مـــن مــنــی کـــه حــال و روزم شــدیــد طــوفــانـیـــه


[+] نوشته شده توسط بیگی در 21:7 | |







 

باورت بشه ! ! !

به زودی زود ، روزی ميرسه که دلت برای هيچکس . . .
به اندازه من تنگ نخواهد شد .
برای نگاه کردنم . . .
خنديدنم . . .
اذيت کردنم . . .
تمام عاشقی هام . . .
برای تمام لحظاتی که در کنارم داشتی . . .
روزی میرسه ، در حسرت تکرار دوباره من خواهی بود
اون موقع هست که میفهمی تو هم عاشقم بودی و نفهمیدی .
اما . . .
" هيچکس تکرار من نخواهد بود "


[+] نوشته شده توسط بیگی در 21:6 | |







بعضی وقتا

اینقدر دلت از یه حرف میشکنه

که...

حتی نای اعتراضم نداری

فقط نگاه میکنی و

بی صدا...

میشکنی....


[+] نوشته شده توسط بیگی در 16:18 | |







میخندم........

ساده میگیرم...........

ساده میگذرم....................

بلندمیخندم وباهرسازی میرقصم................

نه اینکه دل خوشم...................

نه اینکه شادمواز هفت دولت ازادم..........

مدت طولانی شکستم..............

زمین خوردم...............

گریه کردم وحالا........................

برای زنده ماندن خودم روبه کوچه علی چپ زده ام.........

روحم بزرگ نیست.......

دردم عمیق است...............................

میخندم ک جای زخم هایم رانبینی................

پنهان شدم پشته لبخندی که درد میکند

 

 


[+] نوشته شده توسط بیگی در 16:14 | |







خدایا اونی که تنهام گذاشت رو ....

هیچ وقت تنها نذار!

اما...یه نفر تو زندگیش بیار

که..

روزی هزار بار آرزوی تنها بودن کنه...


[+] نوشته شده توسط بیگی در 20:6 | |







 

هرکی به ما رسید ماله یکی دیگه بود!

از مالکین محترم

خواهش میکنم

عشقاشونو از این وسط جمع کنن!


[+] نوشته شده توسط بیگی در 20:6 | |







به سلامتی پسری که

 

وقتی دلت گرفته  و داغونی

 

و پشت تلفن سرش داد و بیداد میکنی

 

و تلفن رو روش قطع میکنی

 

اما میدونه...

 

چقدر اون لحظه محتاجشی

 

پشت سرهم زنگ میزنه تا آرومت کنه...

 

پسری که...

 

چشماش وحشی و مغروره

 

اما هر دفعه که میگی تاتهش هستم

 

چشاش از عشق برق میزنه...

 

پسری که...

 

وقتی که صبح بهش زنگ میزنی

 

تازه از خواب بیدار شده و آروم میگه جانم

 

صدای خواب آلودش دیوونت میکنه...

 

پسری که...

 

همیشه دنبال سوپرایز کردنته...

 

پسری که ...

 

نگفته درداتو میفهمه...

 

پسری که...

 

براش مهم نیست جی اف دوستش از تو خوشگلتره..

 

هربار تو چشمات زل میزنه و میگه بخدا تکی تو دختر...

 

پسری که...

 

دستاتو که تو دستاش میگیره

 

حس امنیت وجودتو پر میکنه...

 

پسری که...

 

وقتی کنارش نشستی و سرتو میزاری رو شونش

 

قلبش تند تند میزنه...

 

پسری که...

 

وقتی میره مهمونی خونه فامیل

 

زنگ میزنه و نیم ساعت تو حیاط باهات حرف میزنه

 

که بهت نشون بده تو نخ هیچکدوم از دخترای فامیل نیست.

آره به سلامتیش


[+] نوشته شده توسط بیگی در 20:5 | |



صفحه قبل 1 ... 119 120 121 122 123 ... 164 صفحه بعد