دیشب در خواب ناگهان خدا در گوش من گفت:

تو را چه به عشق. . .

گفتم چرا؟

گفت تو خوابی و عشقت در آغوش دیگریست  . . .

لبخندی زدم و گفتم :

خدایا این مخلوق توست . . .

شاید تو خوابی که خبر از رسم دنیایت نداری



نظرات شما عزیزان:

بیاتابترکی ازخنده
ساعت0:07---24 تير 1393
میتوان برگی بود و با نسیمی افتاد یا درختی بود و با داغ هزاران برگ تا رسیدن بهار ایستاد!!!

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
[ پنج شنبه 19 تير 1393برچسب:, ] [ 12:33 ] [ بیگی ] [ ]